سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چگونه کسی که پاره ای از آنچه را دارد، نمی بخشد، محبّت کامل دوستش را می خواهد ؟ [عیسی علیه السلام]
به سرزمین داستانهای کوتاه و خواندنی خوش آمدید

کشاورزی الاغ پیری داشت که یه روز اتفاقی میفته تو ی یک چاه بدون آب . کشاورز هر چه سعی کرد نتونست الاغ رو از تو چاه بیرون بیاره . برای اینکه حیون بیچاره زیاد زجر نکشه   کشاورز و  مردم روستا تصمیم گرفتن  چاه رو با خاک پر کنن تا الاغ زود تر بمیره و زیاد زجر نکشه . 

مردم با سطل  روی سر الاغ خاک می ریختند اما الاغ هر بار خاکهای  روی بدنش رو می تکوند و زیر پاش می ریخت و وقتی خاک زیر پاش بالا می آمد سعی میکرد بره روی خاک ها .

 روستایی ها همینطور به زنده به گور کردن الاغ بیچاره ادامه دادند و الاغ هم همینطور به بالا اومدن ادامه داد تا اینکه به لبه ی چاه رسید و بیرون اومد .

مشکلات زندگی مثل تلی از خاک بر سر ما میریزند و ما مثل همیشه دو اتنخاب داریم . اول اینکه اجازه بدیم مشکلات ما رو زنده به گور کنن و دوم اینکه از مشکلات سکویی بسازیم برای صعود

 

 



محمد رضا مظفری ::: دوشنبه 87/7/1::: ساعت 9:19 عصر


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 23
بازدید دیروز: 14
کل بازدید :71264

>> درباره خودم <<
به سرزمین داستانهای کوتاه و خواندنی خوش آمدید
محمد رضا مظفری
سلام نگاهی زیبا به زندگی بینداز تا ببینی حکایت این آفرینش هرچند درظاهر رنج است و پوچی و درد اما در عمق قصه خلقت زیباییست و شور و تلاش برای رسیدن به شهری که تو باشی و خدا و دیگر هیچ داستانهای این وبلاگ را بخوان و افتخار نوشتن نظری هر چند کوتاه را نصیب من کن یا حق

>>لوگوی وبلاگ من<<
به سرزمین داستانهای کوتاه و خواندنی خوش آمدید

>>اشتراک در خبرنامه<<
 

>>طراح قالب<<